دست رد نخبه شهید به پیشنهادهای خارجی برای خدمت به محرومین

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج سازندگی سپاه فجر استان فارس ؛  به نقل از خبرگزاری فارس  کودک بهانه می‌گیرد، در ذهن کنجکاوش قطعات پازل را کنار هم می‌چیند اما برای بار هزارم باز هم جور درنمی‌آید.

همین روزها تولد چهارسالگی‌اش از راه می‌رسد، تلفن را برمی‌دارد و با خیال خود با پدر در آن سوی خط نجوا می‌کند و از آرزوهای کودکی‌اش می‌گوید.

بیش از دو ماه از رفتن پدر می‌گذرد و محدثه هنوز خبر ندارد اخرین رفتن رفتنی بی‌بازگشت بود، پدر آسمانی شده است و در تولد امسالش حضور نخواهد داشت...

قلب کوچکش تندتند می‌زند و با هر تماسی نور امید در دلش می‌تابد تا صدای بابا را بشنود، آخر او هنوز نمی‌داند پدرش شهید شده است.

مهدیار اما مردانه حرف می‌زند، قرآن را ازبر می‌خواند و می‌خواهد قدم در راه پدر بگذارد، این بزرگ‌مرد کوچک، ۱۰ ساله شده و حالا مرد خانه است تا راه پدر را ادامه دهد، تا همچون پدرش نخبه‌ای برای ایران باشد، نخبه‌ای که درد وطن داشت و برخلاف پیشنهادهای بسیاری که از سوی کشورهای خارجی به او شد، خدمت به مردم کشورش به‌ویژه محرومان را ترجیح داد و تا پای جان وسط میدان ماند‌.

سید فریدالدین معصومی، همان جوان دانشمندی است که نامش در کنار ۱۲ شهید دیگر حادثه تروریستی شاهچراغ(ع) جاودانه شد.

او که مدیرعامل شرکت برق و انرژی غدیر بود و برای رسیدگی به پروژه‌های برق‌رسانی به لامرد سفر کرده بود، ساعت ۸ شب از شیراز برای پرواز به تهران بلیط داشت، پس ترجیح داد نماز را مهمان حرم باشد و پس از نماز و زیارت راهی شود، زیارتی که آخرین زیارت شد.

نصایح پدرانه مقام معظم رهبری برایمان انرژی مثبت بود

هفته گذشته مقام معظم رهبری خانواده‌های شهدای حرم شاهچراغ(ع) را به دیدار پذیرفت و از نزدیک با آنها گفتگو کرد.

گفتگوی پدرانه‌ای که همچون آبی بر آتش، دل‌های داغدار را صیقل بخشید و تسکین دردی جان‌گداز شد تا غم فراق کمتر آزار دهد.

پدر شهید معصومی از برکات این دیدار به فارس گفت: افتخار داشتیم که با مقام معظم رهبری ملاقاتی داشته باشیم و ایشان با نصایح و دعاهایی که برای آرامش ما به‌ویژه مادر شهید کردند، انرژی مثبتی را به ما منتقل کرده و سبب شدند کمی از اندوه ما کاسته شود.

مهدی معصومی افزود: پسر ۱۰ ساله شهید، کتابی را به حضرت آقا داد و از او خواست برایش امضا کند، ایشان نیز در همان لحظه دعایی را گوشه کتاب نوشته و آن را امضا کردند و فرزند شهید از این اتفاق بسیار خوشحال شد و در پاسخ به سوالی که آقا از او پرسیدند که "میخواهی در آینده چه کاره شوی؟" گفت "می خواهم جای پدرم باشم چرا که پدرم فردی موفق و مهم بود".

وی ادامه داد: مقام معظم رهبری در صحبت‌هایشان فرمودند که شهید معصومی جوانی نخبه و دانشمند بوده است و القاب دیگری را نیز به کار بردند که عین حقیقت بود؛ چرا که فرزند شهیدم نه تنها نخبه علمی بلکه از نظر اخلاقی در محل کار و خانواده نیز نخبه بود، فردی بهتون بدون تکبر و متواضع که من به او افتخار می کنم.

معصومی با بیان اینکه این داغ، داغ سختی برای ما است گفت: پسرم با شهادتش موجب عزت ما و سربلندی خانواده اش شد؛ چرا که او همواره به نفع مستضعفین جامعه و کمک به مردم محروم قدم برمی‌داشت و همواره بسیجی‌وار رفتار می‌کرد.

او افزود: وی دارای مدرک دکترای عالی از دانشگاه کشور نیوزیلند بود و پیشنهادهای کاری بسیاری از همان کشور و کشورهایی چون آمریکا آلمان داشت اما هیچ کدام را نپذیرفت و حاضر به مهاجرت نشد و برای خدمت به وطن و مردم کشورش به ویژه قشر ضعیف به ایران بازگشت.

پدر این شهید نخبه اظهار داشت: در طول سال‌های فعالیت پروژه‌های بسیاری را در حوزه برق‌رسانی به ویژه در نقاط محروم اجرا کرد و تولید برق نیروگاه غدیر در استان‌های یزد گیلان فارس و جزره قشم از جمله فعالیت‌های او در این سالها بود.

وی با بیان اینکه در آخرین سفرش به شهرستان لامرد در استان فارس برای سرکشی به پروژه ها و کسب اطلاع از روند پیشرفت امور سفر کرده بود، گفت: او ساعت ۸ شب بلیط برگشت به تهران را داشت اما تصمیم گرفت هنگام نماز مغرب با دوستانش به حرم حضرت شاهچراغ رفته و پس از نماز و زیارت به سمت تهران حرکت کند که یک قاتل خدانشناس آن حادثه وحشتناک را رقم زد و لعنت همه مردم را برای خود خرید و دل ما را آتش زد.

وی افزود: ما از طریق همراهان پسرم خبر شهادت را شنیدیم که در محوطه بیرونی حرم صدای شلیک را شنیده بودند و پس از کسب اطلاع از شهادت فرزندم با ما تماس گرفته و این موضوع را به ما اطلاع دادند و ما بلافاصله به شیراز سفر کردیم.

شهید سلیمانی الگویی بدون تکرار است

از او درباره حس فرزند شهیدش به سردار سلیمانی که در استانه سومین سالروز شهادتش قرار داریم، پرسیدم و وی در ادامه پاسخ داد: من به شخصه در مراسم تشییع و بدرقه سردار رشید اسلام، شهید سلیمانی حضور داشتم و به عنوان یک بسیجی همواره او را الگوی خود قرار دادم، فرزندانم از جمله شهید فریدالدین نیز نسبت به شهید سلیمانی نظری مثبت داشت و تلاش می کرد بسیجی‌وار در حوزه اقدامات جهادی و محرومیت زدایی قدم بردارد.

این پدر شهید افزود: وقتی پسرم پس از اتمام درسش از نیوزیلند به ایران بازگشت، اولین خواسته‌اش سفر با کاروان راهیان نور بود سفری که برایش بهره معنوی زیادی به همراه داشت.

به خادمی امام رئوف دل‌خوش بود

وی ادامه داد: خادمی امام رضا(ع) نیز یکی دیگر از علاقه‌مندی‌های فرزند شهیدم بود که بسیار به آن دلخوش کرده بود و برایش لذت بخش بود.

او قاری قرآن و حافظ بخشی از قرآن بود و برای روزهایی که در حرم امام رضا(ع) خادم بود لحظه شماری می کرد.

وی با اشاره به اینکه از این شهید دو فرزند به یادگار مانده است که مهدیار ۱۰ ساله و محدثه چهاز ساله است، افزود: دخترش این روزها بسیار بهانه پدر را می‌گیرد و هنوز متوجه رفتن بی‌بازگشت پدر نیست، تولدش نزدیک است و او انتظار پدر را می‌کشد، انتظاری که پایان ندارد.